خلاصه داستان : "روزنا" بر اثر بیماری قلبی رو به مرگ می باشد و تنها آرزویی که دارد این است که در کنار دخترش خاک شود، آن هم در قبرستانی که کاملاً پر شده. قبرستان هم قابل گسترش نمی باشد، زیرا کسی که صاحب زمین جنب قبرستان هست قصد فروش ندارد....

خلاصه داستان : در منطقه فیرفکس ایالت لس آنجلس، که در آن گروه های قومیتی بسیار اند، 4 خانواده در میان تنش های بسیاری که میانشان است جشن شکرگزاری برگزار می کنند و...

خلاصه داستان :زنی میان سال سعی می کند ردی از خانواده اش پیدا کند و در این راه متوجه می شود در روز تولد از مادرش دزدیده شده است.

خلاصه داستان :جورج به مدت سه سال در بیمارستان روانی بستری بوده است اما حالا آماده است تا به زندگی واقعی برگردد..